تاریخچه آغازگر نوری :

این دوره بیشتر مربوط به کشف پدیده‌های پایه بود تا توسعه کاربردهای عملی.

. ۱۸۳۲: ویلهلم اولم (Wilhelm Ohm) آلمانی دریافت که مخلوطی از نیترات نقره و آسفالت در زیر نور خورشید سخت می‌شود. این یکی از اولین مشاهدات ثبت‌شده از پلیمریزاسیون نوری بود.
· ۱۸۴۳: جان هرشل (John Herschel) اصطلاح “برقنگاری” (Photography) را ابداع کرد و فرآیندهای حساس به نور را بررسی کرد.
. ۱۸۶۷: چارلز مایال (Charles Mayall) کشف کرد که مخلوط “کولوفونیوم” (نوعی رزین) و “دیکرومات پتاسیم” در نور سخت می‌شود. این اساس اولین “لیاوت لاک”ها یا لاک‌های چاپ شد.
· ۱۹۱۷: گئورگ پتروف (Georg Petrov) کشف کرد که ترکیبات آلی هالوژنه (مانند کلروفرم) در حضور نور و اکسیژن، ماده‌ای شبیه به ژله تولید می‌کنند. این یک مشاهده کلیدی بود.

تولد مفهوم و اولین آغازگرهای واقعی (دهه ۱۹۴۰ – ۱۹۵۰)

در این دوره، دانشمندان شروع به درک مکانیسم‌های شیمیایی کردند.

· ۱۹۴۶: پل فلوری (Paul J. Flory)، شیمیدان برجسته آمریکایی، که بعدها برنده جایزه نوبل شد، در کتاب معروف خود “اصول شیمی پلیمر”، به طور نظری امکان پلیمریزاسیون با استفاده از نور را پیش‌بینی و توصیف کرد.
· دهه ۱۹۵۰: این دهه شاهد اولین ثبت اختراع‌های واقعی برای آغازگرهای نوری بود. شرکت‌های شیمیایی بزرگ مانند CIBA شروع به توسعه و ثبت ترکیباتی مانند بنزوفنون و استوفنون کردند که به عنوان آغازگرهای رادیکالی کار می‌کردند. این ترکیبات، سنگ بنای صنعت مدرن پخت UV شدند.

انقلاب تجاری و صنعتی (دهه ۱۹۶۰ – ۱۹۷۰)

این دوره، زمانی بود که آغازگرهای نوری از آزمایشگاه به بازار راه یافتند.

· دهه ۱۹۶۰: شرکت آلمانی Bayer (بایر) اولین سیستم‌های پوشش UV را بر پایه رزین‌های غیراشباع پلی‌استر که با آغازگرهای نوری فعال می‌شدند، به بازار معرفی کرد. این یک نقطه عطف بزرگ بود.
· دهه ۱۹۷۰: بحران نفت باعث شد صنایع به دنبال فناوری‌های کم‌مصرف و بدون حلال باشند. پخت UV با سرعت بالا و مصرف انرژی کم، گزینه ای ایده‌آل بود. این تقاضا، سرمایه‌گذاری زیادی را در تحقیق و توسعه آغازگرهای نوری جدید به راه انداخت.
· کشف آغازگرهای کاتیونی: در این دهه، آغازگرهای نوری که با تولید اسید کار می‌کردند (سیستم‌های کاتیونی) توسعه یافتند. این سیستم‌ها برای پلیمریزاسیون اپوکسی‌ها بسیار مهم بودند و مکمل خوبی برای سیستم‌های رادیکالی قدیمی‌تر شدند.

توسعه و تخصصی‌سازی (دهه ۱۹۸۰ تاکنون)

در این دوره، تمرکز بر روی بهبود عملکرد، ایمنی و توسعه برای کاربردهای خاص بود.

· دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰: با گسترش کاربردها در چاپ، بسته‌بندی، پوشش‌های چوب و دندانپزشکی، نیاز به آغازگرهای نوری با سرعت بالاتر، بوی کمتر و سمیت پایین‌تر احساس شد. ترکیبات جدیدی مانند آغارگرهای نوع ۱ (که مستقیماً تجزیه می‌شوند) و نوع ۲ (که نیاز به یک کو-آغازگر دارند) بهینه شدند.
· قرن بیست و یکم: چالش‌های جدیدی مطرح شد:
· مقاومت در برابر اکسیژن: اکسیژن هوا می‌تواند واکنش پلیمریزاسیون رادیکالی را مهار کند. آغازگرهای نوری قوی‌تری برای غلبه بر این مشکل توسعه داده شدند.
· منابع نوری جدید: با ظهور LEDهای UV به جای لامپ‌های جیوه‌ای قدیمی، نیاز به آغازگرهای نوری جدیدی بود که بتوانند در طول‌موج بلندتر و انرژی پایین‌تر LEDها نیز به خوبی عمل کنند.